حسنای ناز ماحسنای ناز ما، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه سن داره
گلسا جونگلسا جون، تا این لحظه: 5 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

ثمره زندگي زيبايمان

8 هفته و 3 روز

امروز 11 روز از سال 93 رو با هم طی کردیم و شما الان 8 هفته و 3 روز هستی. خدا رو شکر تا الان مشکلی نداشتم. سه روز پیش به مامانم خبر دادم. البته نگفتم که شما الان چند هفته هستی. گفتم که تازه خاله پری نیومده آخه ما تو عید یه مسافرت کوچولو داشتیم و نمی خواستم نگرانم بشن الان فقط من و بابا و مامانی می دونیم که خدا شما رو به ما هدیه داده. تو 6 هفته و 4 روزم بود که رفتم سونوگرافی واژینال و صدای قلب شما رو برای اولین بار شنیدم و خدا رو شکر همه چیز عادی و خوب بود. چند تا عکس هست که برات میذارم ...
11 فروردين 1393

5 هفته و 5 روز

سلام هسته ی کوچولو امروز 5 هفته و 5 روزه هستی. خیلی نگرانم. نمی دونم وضعیتم الان چطوره. تا حالا سونو گرافی انجام ندادم دکتر گفت پایان هفته 7. یعنی نمی دونم که فعلا کیسه آب تشکیل شده یا نه؟ دوستایی که در این زمینه اطلاعات دارن میشه بهم کمک کنن. فردا قراره برم یه سری آزمایش خون و کشت ادرار بدم. تا خدا چه خواهد. هنوز به هیچ کس نگفتم حتی به مامانم. گفتم اول خیالم از ضربان قلب نی نی راحت بشه بعد بهشون اطلاع بدم. به خانواده همسرم هم هفته 16 خبر میدم. اینجوری برای همه زودتر تموم میشه.
16 اسفند 1392

دو ساله شدن ما

هم خونه شدن ما دو ساله شد خداااااایــــــــــــــــــــــــــــا شکرت. دیشب وقتی از سر کار دوتایی تعطیل شدیم رفتیم شام و بیرون خوردیم و کلی یاد دو سال پیش کردیم. روزی که پر بود از هیجان و لذت. شبی که برای همیشه ماندگار شد و مرور خاطره اش لبخند رضایت رو لبهامون جاری می کنه و عشق در چشمامون موج می زنه. کادوم رو زودترهمسری نقدی بهم داده بود. آخه مراسم تولد و سالگرد رو با حضور خانواده ها اول اسفند برگزار کرده بودیم اما بازم همسر مهربانمان یه دست لباس ست خوشگل برام خرید که خیـــــــــــــــلی دوستش دارم. خیلی خیلی انشالله هیچ خونه ای بی سایه و بی چلچراغ نمونه ...
11 اسفند 1392

بدون عنوان

این ماه برای باردار شدن اقدام کردیم و در کمال ناباوری امروز از بی بی چک استفاده کردم و یه خط صورتی کمرنگ ایجاد شد. حالا باید چند روز دیگه دوباره تست کنم. ...
6 اسفند 1392

بازم تولد

چند هفته قبل تولد بنده بود، کلا ما تو نیمه دوم سال ترافیک تولد داریم و خیلی خیلی بهمون خوش میگذره. بهمن ماه هم تولدم بود و همسری حسابی برام سنگ تموم گذاشت. منو از صبح فرستاد خونه مامانم و تماااااااااااام کارها رو خودش کرد. شام هم از بیرون دو تا مرغ سوخاری خوووشمزه خریده بود که حسابی خوردیم و ترکیدیم. کلـــــــــــــــــــــــــــــی عکس گرفتیم و شاید یکی دوتاش رو براتون بذارم. دیگه اینکه: آها مامانم بهم یه سینی سیلور نسبتا کوچولو داد(بزرگش رو داشتم) واسه دم دستم کوچولو نداشتم. داداشای گلم بهم سکه دادن( از این پارسیان ها) یکی شون 60 تومن بود اون یکی 45 بابام هم بهم یه بلوز شلوار تو خونه ای خوووشگل داد( البته مامان باز خریده بودش) خیلی ...
17 بهمن 1392

چکاب

23 دی ماه رفتم دکتر برام چکاب کامل بنویسه... من هم انجامش دادم و دو روز بعد جواب آزمایش ها رو گرفتم. هنوز به دکتر نشون ندادم. همه چیز نرمال هست. به جز میزان گلبوهای سفید خونم که نمی دونم علتش چی می تونه باشه. شاید عفونتی چیزی باشه. البته باید 9 باشه مال من شده 9/6 و یکی دیگه هم میزان هموگلوبین خونم هست. حالا فردا باید برم دکتر و جواب رو بهش نشون بدم تا ببینم چه اتفاقی افتاده ...
27 دی 1392