پنجمین شب یلدای گل نازم
امسال پنجمین شب یلدای شما بود. خدا رو بابت داشتن چنین هدیهای شکر می کنیم. به رسم همیشه مامان بزرگ بابایی ی روز زودتر به استقبال شب یلدا رفت تا همه بتونن شب چله در کنار پدر و مادراشون باشن. شما هم وقتی مامان و بابا برای خواهرجون لباس نوزادی می خریدن ی لباس هندوانهای خریدی و گفتی می خوام شب یلدا اینو بپوشم. می گفتی مامان منو به جای هندوانه نخورن.به آقا جون بگو ی هندوانه خوشمزه میاد خونشون دیگه نخرن. الهی دورت بگردم که اینقدر خوشگلی. اینم عکس یلدای 97 سال دیگه این موقعها خواهر جون هم کنارمونه خدا بخواد اینجا خونه خامجی اینم خونه عزیز و آقاجون- شام هم عزیز جون برامون ی فسنجون خیلی خوشمزه درست کرده بود ...