حسنای ناز ماحسنای ناز ما، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره
گلسا جونگلسا جون، تا این لحظه: 5 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

ثمره زندگي زيبايمان

اولین مهد کودک رفتن و نرفتنت

1397/1/19 11:13
نویسنده : مامان هدی
313 بازدید
اشتراک گذاری

من و بابایی تصمیم گرفتیم امسال شما رو مهدکودک نام نویسی کنیم چند تا مهد رو هم رفتیم ودیدیم و در آخر تصمیم گرفتیم شما رو مهدکودک متین کنار خونمون ثبت نام کنیم.

روز اول مهد من ی 15 دقیقه ای کنارت بودم و شما بدون گریه خداحافظی کردی و با بچه ها بازی کردی.

دقیقا 18 مهر ماه روز مهد رفتن حسنا خانم برای اولین بار بود و کلی هم ذوق و شوق داشتی مامان

اینم عکس موقع رفتن به مهد سرپله های خونمون.فروردین امسال هوا خیلی خیلی سرد بود. خیلی سرد

اینم وقتی رفتی پیش بچه‌ها مامان به قربونت بره عزیزم اینقدر خانم و ماه شدی ماشالله

از روز دوم و سوم شما موقع رفتن می گفتی مامان بیا بشین تو که مربی تون دیگه اجازه نداد گفتم پایین پله‌ها منتظرت می مونم. خانم مربی گفت حواسش پرت شده برید دیگه. منم گفتم نه من حتما باید بهش بگم که رفتم اصلا عادت ندارم ازش بدون خداحافظی برم حتی اگر گریه کنه.

خانم مربی ات صدات کرد و گفت حسنا جون بیا مامان می خواد خداحافظی کنه بره زود بیا. شما هم اومدی و گریه کردی. منم گفتم نه دیگه باید بمونی.

بعد رفتم، اما نرفتم منتظر بودم که اگه شما بیشتر گریه کنی ببرمت خونه. که به محض اینکه رفتی تو دیگه گریه نکردی. هر روز که از مهدکودک می اومدی برات میوه میاوردم راه برگشت خونه که بخوری. اینقدر گرسنه هم میشدی که  ناهارت رو به موقع می خوردی با اینکه هم دو ساعت می رفتی اما خیلی انرژی مصرف می کردی.

از روز پنجم شما بدجور سرما خوردی و من پنج روز نرفتی مهد که خدای نکرده بچه های دیگه هم مریض نشن.

اما از روز هفتم که خواستی بری مهد بازم همون مراحل رو تکرار کردیم و متأسفانه دقیقا همون روز اولی که بعد از خوب شدنت رفته بودی ی دختری به نام فاطمه سادات که از شما کوچیکتره شما رو زده بود. وقتی من اومدم دنبالت سر پله ها گریان گفتی: مامان فاطمه سادات منو میزنه. مربی مهدت هم گفت راست میگه این فاطمه سادات یکم خشن رفتار می کنه، بچه ها رو میزنه.

متأسفانه این مهد کودک برای اینکه مربی ها کنار هم باشن و تعریف کن همش بچه های همه سنین توی سالن با هم بودن این بود که باعث شده بود شما اذیت بشی.

و دیگه نرفتی. ما هم اصلا دیگه بهت نگفتیم باید بری. گفتیم چه کاریه هنوز، بدتر زده بشی، روی هم ده روز رفتی و برای این مدت هم کلی ازمون شهریه گرفتن.

ولی به جاش شما رو کلاس‌های هوش و خلاقیت،‌ذهن فعال سبز ثبت نام کردیم که قراره بهمون زنگ بزن تا هفته ای یک جلسه با هم بریم و بهت خوش بگذره.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)