اقدام برای نگهداری خون بند ناف
سلام عشق مامان. خوبی خوشملم؟فقط 7 روز مونده تا شما تشریف فرما بشی و ما بشیم خانواده سه نفره
پنجشنبه ای که گذشت یعنی24 مهر ماه 93 من و بابایی صبح رفتیم آزمایشگاه جهاد دانشگاهی و برای اینکه خون بند ناف شما رو نگهداریم اقدامات لازم رو انجام دادیم.
انشالله که هیچ وقت نخوای ازش استفاده کنی، حالا امروز صبح باباجون رفتن آزمایشگاه واسه عقد قرار داد، مبلغ یک میلیون و 650 هزار تومن هم باید بپردازن.خدا این بابای مهربون و دوست داشتنی رو برامون نگه داره. واااااااااقعا زحمت میکشه. و از هیچ چیزی دریغ نمی کنه.
واسه مامانی هم یه دستبند خوشگل کادو خریده که خیلی خیلی نازه و دوستش دارم.
ساک شما رو هم بستیم و فقط باید ساک منو ببندیم.
دیشب هم باباجی و مامان هما اومدن خونه ما و یه عالمه گردو مغز کردیم واسه درست کردن فسنجون، بهشون گفتم واسه مراسم نامگذاری شما یکی از غذاها باید فسنجون باشه،( آخه مامانی خیـــــــــــلی دوست داره)
دیگه اینکه، قراره مامان هما بیان و برامون قرمه سبزی درست کنن واسه روزی که از بیمارستان میایم غذامون حاضر باشه البته غذاشون، من که باید آب ماهیچه بخورم.
این هفته حسابی کار داریم و عروسی دختر عموی منم هست. فقط حسنا مامان، زود نیای بیچاره می شم. هنوز خونه مرتب نیست و بعضی از کارهامون مونده
شما امروز 37 هفته و 1 روز سن داری، یا به عبارتی 8 ماه و 19 روزه هستی