حسنای ناز ماحسنای ناز ما، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره
گلسا جونگلسا جون، تا این لحظه: 5 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

ثمره زندگي زيبايمان

حال این روزهای ما

1393/9/11 18:16
نویسنده : مامان هدی
243 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر گلم.

سلام به همه دوستای خوبم

این روزها به لطف خدای بزرگ به خوبی و خوشی در حال سپری شدن هستن. دختر کوشولوی ما هر روز داره بزرگتر می شه و روز به روز خواستی تر از روز قبلش می شه. طوری که طاقت دوری اون رو نداریم.

دیروز مامانی رفت دندون پزشکی و تو یک ساعتی و نیمی که کنارت نبودم دلم برات پر می کشید.

قربون خنده های نازت برم مامانی، وقتی شیرتو می خوری با محبت به صورتم نگاه می کنی و یه لبخند رضایت می زنی که خستگی از تنم بیرون میره مخصوصا نیمه های شب. دورت بگردم دختر قشنگ مامان و بابا.

از بابای خوبت هم هر چی بگم کم گفتم. شب ها پا به پای من بیداره و بهم کمک می کنه.من بهت غذا میدم بابا جون باد گلوت رو می گیره و تو رو می خوابونه. من جاتو عوض می کنم، بابا مثل دستیار عمل وسایل رو به من میده.

خلاصه اینکه حسابی سرگرم شدیم و دلمون لک زده واسه یه خواب درست و حسابی.

دیشب ساعت 3 خوابیدی و ساعت 6 از خواب بیدار شدی. دوباره شیر خوردی و باد گلو و تعویض پوشک تا ساعت 7 و نیم صبح. دوباره خواب تا ساعت 9 صبح و ....

می دونم دلم برای لحظه  لحظه این روزها تنگ می شه به خاطر همین خسته نمی شم و این روزهامو دوست دارم و قدرشو می دونم.

تازه یادم رفت بگم بابا جون بیشتر کارهای خونه رو هم انجام می دن. گاهی غذا درست می کنن و بیشتر اوقات ظرف ها رو می شورن و میرن سر کار.

خدا نگهدار همه مردهای مهربون باشه مخصوص مرد زندگی منبوس

پسندها (5)

نظرات (6)

ساناز مامى کياوش
11 آذر 93 19:58
اره عزىزم پنتاوالان زد نه خىلى راحت بود خىلى قبل از واکسن دو برابر وزنش استامىنوفن بده بعد هم 4 ساعتى بش بده باباى کىا هم اىنجا بود خيلى به من کمک مىکرد حتى شبا من ميخوابىدم اون بىدار مىموند اىشالا سالىان سال در کنار هم شاد و خوشبخت زندگى کنيد
مامان هدی
پاسخ
انشالله . همچنین شماساناز جون
مامان نینی
12 آذر 93 9:26
من یکی که عاشق شیر خوردن نینیم وقتی دخترمو شیر میدم محوش میشم چه خوب که شوهرت کمکت میکنه دختر منم هم سن دخترته شماست
مامان هدی
پاسخ
خدا برات حفظش کنه.
ارام (کوچمولو)
12 آذر 93 17:28
هدی جون خیلی دوست دارم عکس دختر نازتو ببینم
مامان هدی
پاسخ
برات فرستادم خانمی
سارا(مامان یسنا کوچولو)
13 آذر 93 13:37
سلام هدی جون الهی خدا همسر و دخترتو واست حفظ کنه.خیلی خوبه.همسر منم شبا با وجود خستگی که داره تا یسنا گریه میکنه بیدار میشه و آرومش میکنه.خیلی حس خوبیه واقعا... راستی مامانی بی صبرانه منتظر رمزم.میدی؟
مامان هدی
پاسخ
رمز رو قبلا بهت داده بودم. همون رمز قبلیه. حالا باز برات میفرستم
مامان نینی
14 آذر 93 11:36
40 روزگیش مبارک
مامان هدی
پاسخ
وای مرسی عزیزم
♥ایدا♥
13 دی 93 11:14
رمز میدی??