پایان خوش اولین سفر متاهلی ما
امروز دقیقا ساعت ۱۳ و ۴۵ دقیقا وارد شهر خود شدیم و به اولین سفر بعد از عروسی مون پایان دادیم و
بهترین خاطرات رو برای خودمون رقم زدیم.
حرکت: یکشنبه سوم اردیبشهت ۹۱- از دیارمان به سمت تهران ساعت ۶ و ۳۰ دقیقه صبح با استقبال
پرشووووووور خانواده های من و همسری- با توشه های خوشمزه ای که از روز قبل بهمون داده بودن
مقصد: مشهد- ساعت ۱۱ و نیم رسیدیم تهران و مستقیم به سمت راه آهن
حرکت قطار ساعت ۱۲ و ۵۰ دقیقه
کوپه ی دربست و خاطرات شیرین...
سالاد الویه ی خوشمزه ای که شب قبل درست کردم و بسیــــــــــار لذيذ شده بود و ناهار خورديم.
شام هم در قطار بوديم به صرف جوجه كباب و مرغ
از شانس ما قطاري كه قرار بود ساعت ۱ بامداد برسه مشهد ساعت ۵ صبح رسيد. به علت خراب شدن
قطار به قول همسرخان قطارمان پنچر شده بود
رسيدن به مشهد و استقبال از ما( توسط هتل) البته اومدن دنبالمون و چمدان رو ازمون گرفتن و سوار
ماشين شديم. لذت بخش بود،بدون معطلي
محل اقامت:هتل آپارتمان الغدير در خيابان دانشگاه
بعد هم زيارت و دعا براي همه دوستان- بعد مستقيم بازار رضا و خريد سوغات براي اقوام من و خانواده
همسر- ۱۶ بسته زعفران، زرشك و نباتالبته از هر كدام ۱۶ بسته. بدون خريد براي بابا و مامانامون
روزهاي بعد : سه شنبه و چهارشنبه زيارت، خريد و بازديد از مناطق ديدني...
روزهاي واقعا خوبي بود خيــــــــــــــــــــــــــلي خوش گذشت...
اميدوارم قسمت همتون بشه، براي همتون هم دعا كردم مخصوصا براي رازقي عزيز و يكي از اهالي...
برگشت:
حركت قطار: ۷ ارديبهشت ساعت ۱۷ و ۴۵ دقيقه از مشهد به سمت تهران
تهران به ديارمان: ۸ و ۳۰ دقيقه صبح حركت و ساعت ۱۳ و ۴۵ دقيقه حضور در خانه ي عشق به اتفاق بابا و مامان بنده.
بندگان خدا ناهار هم خريدن و تا ساعت ۱۵ و ۲۰ دقيقه اونجا بودن.
من هم سوغاتي هاشون رو زود بهشون دادم