حسنای ناز ماحسنای ناز ما، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
گلسا جونگلسا جون، تا این لحظه: 5 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

ثمره زندگي زيبايمان

کلاس قرآن حسنا جونی( اشاره قرآن)

اول به نام خدا سلام. درست از سه سالگی شما بود که هر وقت از جلوی در جامع القرآن رد میشدم دلم می خواست ی روزی من و شما هم دوتایی با هم بیایم بیرون، هر چند فکرش رو نمی کردم ی روزی سه نفره بشیم. از تیرماه شما رو در مرکز اصلی جامع القرآن ثبت نام کردم و واقعا عالی بود. خوبی اون این بود که مامانا هم باید تو کلاس حضور داشته باشند و منعی برای حضور همراه اونم ی نی نی شش ماه نبود. خدایی خواهر جون تو کلاس خیلی ساکت و آروم و همه اونو مثل شما دوست دارند شما روز اول که رفتی گفتی من پیش مامانم میشینم. بعد من اصلا چیزی بهت نگفتم گفتم هر چی دوست داری. بعد کم کم بعد دو سه روز صندلی گذاشتی و باز در نزدیکی من نشستی. البته همه بچه ه...
10 تير 1398

چهار و پنج ماهگی خواهر جونی

به نام خدا گل دخترایی مامان سلام. چهار ماهگی گلسا خانم رو بهش تبریک میگم خوشگل مامان که واکسن زد و حسابی اذیت شد و تب کرد.دیگه کم مونده از دست واکسن زدن ها راحت بشیم. این روزها خواهرجون حسابی با شما بازی می کنه برات کتاب می خونه و شما رو سرگرم می کنه. من هم باید البته حوووووووواسم شش دانگ بهتون باشه🙃 کاملا اسمت رو که صدا می کنیم بر می گردی و لبخند میزنی شکر خدا که داره روزهامون به شیرینی عسل طی میشه. این هم گلسا جون در چهار ماهگی یکی دو هفته بعد از واکسن چهارماهگی هم شما رو بردیم برای سوراخ کردن گوش‌هات، هم چکاب پیش دکتر صبا الحمدالله همه چی شما از جمله قد و ووزن و دور سر همه چی خوب و عالی بود. گوش ش...
29 خرداد 1398

وقتی حسنا لباس مامانی رو می پوشه

اینجا تو این عکس من درست چهار سال و 7ماه هستم این لباس رو دهه شصت آقاجون برای من خریده بوده، مامانم میگه خیلی خیلی هم گرون بوده عزیز جون کلی وسیله داره از قدیم‌ها، هر چند که بیشتر رو من مجبورش کردم بندازه دور و الان پشیمونم که کاش نگهشون می داشتیم. خیلی از وسایل و اشیاء‌قدیمی و فوق قدیمی که الان عتیقه شدن رو من میگفتم برای چیه و مامان خوشگل من هم سریع گوش میداده. الهی دورش بگردم مامان قشنگم الهی که تنش همیشه سالم باشه الهی مامان فدات بشه، در سن چهار سال و هفت ماهگی شما هم این لباس رو پوشیدی و مگه در میاوردیش. چند هفته فقط این تن شما بود تا من به بهانه کثیف شدن اونو از تنت درآوردم، یعنی حمام می رفتی می گفتی بشور ت...
22 خرداد 1398

سه ماهگی گلسا جون مبارک

سه ماه از آمدنت چه زود گذشت، شکر خدا خواب خیلی خوبی داری و شب‌ها خیلی راحت و خوب تا صبح می خوابی و دم صبح دقیقا زمان اذان بیدار میشی. الحمدالله کولیک نداشتی و زیاد هم اهل گریه نیستی خواهر جون تو روز زیاد سراغت میاد و برات کتاب می ‌خونه و تو کریر شما رو تاب میده، همش میگه مامان خیلی مونده گلسا بزرگ بشه. الهی که همیشه تنتون سالم باشه. این هم چند تا عکس از سه ماهگی گلسا و چهارسال و شش ماهگی حسنای قشنگم                      ...
31 فروردين 1398

دو ماهگی گلسا جونم

سلام فندق کوچولوی مامان و بابا دو ماهگیت مبارک باشه، به سلامتی و چقدر زود و راحت شما دو ماه شدی و تنها یک قدم تااومدن بهار باقی مانده واکسن شما رو به خاطر تعطیلات نوروز قرار شد 5 فروردین ماه بزنیم که روز 5 فروردین رفتیم و شما خیلی خوب و خانم واکسن دو ماهگی رو زدی ولی حسابی بی قرار شده بودی و حاضر نبودی زمین بمونی و از اینکه تغییر حالت تو وضعیتت پیش می اومد ناراحت می شدی. خواهر جونی هم موقع زدن واکسن دلش نیمومد بیاد تو اتاق و گفت من وسایل رو نگه میدارم. بعدش که اومدیم تو ماشین کلی به تو دلداری داد که منم مثل شما واکسن زدم و واکسن برای سلامتیت ضروریه. قربون حسنای قشنگم برم که اینقدر ناز و مهربان و خانم. اینجا هم مامان بزرگ ...
6 فروردين 1398

نوروز 98

به نام خدای مهربان که اول هر کاری رو باید با نام او شروع کنیم. دختر خوبم امسال نوروز 98 خانواده ما چهار نفره شده بود به لطف خدای خوب و مهربون، و خواهر جون شما هم دقیقا دو ماه شده بود. امسال ما به خاطر وجود ی نی نی کوچولو مسافرت نرفتیم و عزیز و آقاجون و دایی ها با عموحسن مامانی رفتن اصفهان و شیراز که روزهای آخر سفر بود که خبر ی سیل وحشتناک به گوشمون رسید و الحمدالله درست بعد از یکساعت که آقا جون اینا از دروازده قرآن خارج میشن اون اتفاق می افته. مردم همه خیلی نگران شدن و ماشین هاشون آسیب دید. خلاصه فروردین امسال با بارش های خیلی زیاد باران آغاز شد و علاوه بر ضررهایی که وارد کرد نعمت هایی خوبی هم به دنبال داشت. امس...
1 فروردين 1398

چهل روزگی گلسا خانومی

سلام سلام ناز گلای من حمام چهل روزگی گلسا رو عزیز جون برد و حسابی تمیز شد،‌حسنا خانوم هم حمام کرد و دختر خوشگلم از اینکه اول از گلسا عکس گرفته بودم ناراحت شد اینجا به تلافی اون موقع اول عکس شما رو میزارم عشقمممم     ...
9 اسفند 1397